هسته مركزي اين روحيه همانا نگرش به پديده هاي مادي از دريچه نيازبه عنولن وسيله و نه اصالت دادن ته آنها ستواز سوي ديگر تمامي امور در راستاي دين و انقلاب و حفظ آرمان آن مفهوم مي يابند . از اين رو از خود گذشتگي و فدا شدن براي ديندار ماندن توده ها يكي از وجوه برجسته روحيه بسيجيان بود .
آنها وظيفه خود را در شكستن خط هاي پياپي اي مي دانستند تا راه براي ضعيفان و عقب نگه داشته شده ها باز گردد . آنها مي سوختند و فدا مي شدند تا ديگران نيز با خدايشان رابطه برقرار كنند . در يك كلام ؛ آنها با در دسب گرفتن جانشان و نيز با حمل طنابهاي دار بر گردن خود ؛ نوك پيكان حوادث انقلاب و سپر امام و اسلام بودند .
از ديگر خصوصيات روحيه بسيجي پر كار بودن و كم خرج بودن است. آنها شب وروز نمي شناختند و فقط هنگامي كه كاري نبود ويا از فرط خستگي بدون اختيار خوابشان مي برد ؛ از كار باز مي ايستادند آنها با همه تلاش و نقش آفريني در جنگ و حفظ نظام بسيار كم هزينه و بي توقع بودند زيرا خودشان را دائماَ بدهكار مي دانستند و هميشه در پي آنبودند كه براي انقلاب اسلامي كاري كنند .
در مالزي و سنگاپور ، رهبران سياسي ملي اكثراً با پتانسيل اقتصادي در زمينه ي الكترونيك پذيرفته مي شوند ، آنها طرح هايي را براي قدرت نفوذ در امتياز رقابتي در اين عرصه به قصد رهبري در تكنولوژي اطلاعات تدبير مي نمايند . در سنگاپور ، ابتكار عمل به مثابه طرح " جزيره ي هوش " شكل گرفته است ، در حاليكه در مالزي كوشش براي ائتلاف پيرامون شناخت اموري مانند "بزرگراه چند رسانه اي" موضوعيت دارد . هر دو طرح از آمادگي محلي براي دست يابي به تكنولوژي كامپيوترهاي شخصي سود مي برند . بوسيله ي ساختاربندي انگيزه ها براي تشويق توسعه از طريق فعاليت هاي آي تي ، دو كشور اعتقاد دارند آنها بايد به مثابه " حلقه ي مركزي " براي ارتباطات و تجارت الكترونيكي پديدار شوند . مالكيت كامپيوتر تا درجه ي زيادي يك پديده ي شهري در بيشتر قسمت هاي جنوب شرقي آسيا بود ، اكنون حتي با پايان يافتن دهه ي 1990 ، اندكي بيشتر از 30 درصد از مالكان دفاتر اينترنتي سنگاپوري هستند ، و كامپيوتر هاي شخصي در تقريباً 40 درصد از خانه ها وجود دارد