اصطلاح سايكالوژي يا پسيكولوژي از دو كلمه يوناني Psyche بمعناي روح و روان و Logos بمعناي مطالعه تركيبي گرديده است.
ولي اصولا مطالعه بررسي خصوصيات مربوط به عادات، رفتار كردار و عكس العمل هاي يك فرد را روانشناسي يا بمعناي لغوي كلمه (مطالعه نفس) گويند.
از تمام عجايبي كه بشر بدنبال آن مي گردد چه در روي زمين و چه در آسمانها جالب ترين آنها بنظر مي آيد كه خود بشر زنده باشد چه با مطالعات و تحقيقات علمي كه در اين زمينه شده با اين نتيجه رسيده اند كه بيشتر منظور از تحقيقات و بررسي هاي علمي از جنبه هاي مختلف طبيعي، اجتماعي و اقتصادي شناسائي طبيعت بشر بوده است تا خود طبيعت . دانشمندان نيز با مباحثات و مجادلات علمي تا اندازه اي با اين نتيجه رسيده اند كه بشر هنوز در مقابل مواهب طبيعت وجود ناچيز و بي فايده است و اگر چه علم ستاره شناسي ثابت كرده است كه زمين تقريبا نزديك به مركز جهان است ولي با اين وجود هنوز شناسائي موقعيت زمين براي بشر امري تصوري است. طبيعت هيچگاه احتياج به شناسايي ندارد و از نظر بشري دلائل بسيار است كه چرا اصولا بشر عقالمند به كشف راز طبيعت و تشخيص افراد ساكن در آن مي باشد.