دو انقلاب در ابتدا و انتهاي قرن بيستم رخ داد. انقلاب آغازين همانا ظهور توليد انبوه و پايان عصر توليد دستي است و انقلاب پاياني ظهور ناب و خاتمه يافتن عصر توليد انبوه است . اكنون جهان در آستانه عصري جديد به سر مي برد، عصري كه در آن دگرگوني شيوه هاي توليد محصولات و ساخته هاي بشر چهره زندگي او را يكسره دگرگون خواهدكرد.
پس از جنگ جهاني اول هنري فورد و آلفرد اسلون (مدير جنرال موتورز) توليدات صنعتي جهان را از قرون توليد دستي كه شركتهاي اروپايي رواج داده بودند، به در آوردندو به عصر توليد انبوه كشاندند. و باترويج اين شيوه توليد در تمام صنايع اين كشور(آمريكا) رهبر جديد شيوه هاي توليدي گرديد و صنعت خودروسازي موتور و قلب تپنده اقتصاد اين كشور شد. در همين راستا، پيتر دراكر در سال 1946 لقب <صنعت صنعتها> رابه صنعت خودروسازي اطلاق كرد.
پایه و اساس هر ساخت و ساز را شناخت مواد و مصالح سازنده آن تشکیل می دهد. یعنی اینکه مصالح ساختمانی چیست و چگونه ساخته شده و شکل گرفته است به چه ترتیب با یکدیگر جفت و جور میشوند، مقاومت آن چیست، چطور می شکند و آتش می گیرد و اساساً در برابر عوامل مخربی که مدام آن را تحت تاثیر قرار می دهند چگونه مقاومت کرده و می ایستند و بالاخره پس از طی عمر به چه نحوی فروریخته و از بین می رود. نبوغ و مهارت مهندس در اینست که درک و شناختی را که از مصالح و سازه دارد بصورتی که بکار ببرد که مصالح بکار رفته ضمن ظاهر نمودن ماهیت و ذات خود باعث جلب توجه بیننده گردیده، آنها راعلاقه مند سازد تا به ساختمان نزدیک شوند و مصالح توجه بیننده گردیده، آنها راعلاقه مند سازد تا به ساختمان نزدیک شوند و مصالح را لمس کنند. بعلاوه ساختمان بایدنشانه ها و اطلاعاتی از طراحان و سازندگان خود به همراه داشته و بتواند آنها را آشکار کند.